میدونی زمین گرده میرسیم بازم بهم
اونجاست که اوس کریم بهم میگه فقط بخند
رفتی دوراتو بزنی هه خوش بگذره
بپا به من که رسیدی هوش از سرت نپره
که هنوز نوش دارو بعد از مرگ سهراب میرسه
سهراب جون میده رستم رو سرش خاک میریزه
اینجا لیلی واسه مجنونش بال بال میزنه
ولی مجنون با لیلی های دیگه لاس میزنه
اینجا طعم لبای شیرین دل فرهادو زده
اشک تمساح ریخته هرکی گفته همدرده
اینجا خیانت و هرزگی افتخاره
اینجا سگ به خیلیل شرف داره
اینجا بی وفایی یه چیز عادی شده
 دل آدمم دیگه از حوا خسته شده
اینجا حوا بودن تاوان سنگینی داره
وقتی آدم واسه هر نفس به هوا نیاز داره
آره اینجا پر از هواست ولی هوا سالم نیست
زندگی پر ازخطاست ولی دیگه خطا جایز نیست
اینجا همه سگدوها واسه یه لقمه نونه
بعضی تن فروشی ها شاید تاوانش گرونه
آره اینجا بی وفایی مد شده جدیدا
دلم غصه نخور اونم رو مد شدیدا
وقتی مجنون اینجا لیلیشو دور میزنه 
 از اون حتی نخوا کمتر غر بزنه
دلم غصه نخور بی وفایی چند روز مده
بعدش میاد پایین کم کم میشه دمده
اون که می بازه خودشو اونیه که رو مد بوده
دلش تنگ میشه واسه کسی که زندگیش بوده
دلم غصه نخور رسم آدما همینه 
تنها دوای درد تو دوری از این زمینه
دلم غصه نخور هوا آفتابی میشه اون میاد یه روز
زیاد دور نیست شاید فردا باشه اون روز
(شکیبا)